tg-me.com/vocab7ir/537
Last Update:
🔵 مثالهای بیشتر برای convenient
1. حمل و نقل:
مثال انگلیسی: The bus stop is conveniently located across the street from my apartment.
ترجمه فارسی: ایستگاه اتوبوس به راحتی در مقابل آپارتمان من واقع شده است.
2. فناوری:
مثال انگلیسی: The new app makes it convenient to manage your finances.
ترجمه فارسی: برنامه جدید مدیریت امور مالی شما را آسان میکند.
3. خدمات:
مثال انگلیسی: The bank offers convenient online banking services.
ترجمه فارسی: این بانک خدمات مناسب بانکداری آنلاین ارائه میدهد.
4. محصولات:
مثال انگلیسی: This microwave oven is convenient for reheating food quickly.
ترجمه فارسی: این مایکروویو برای گرم کردن سریع غذا مناسب است.
5. زمان:
مثال انگلیسی: It’s not convenient for me to talk right now.
ترجمه فارسی: صحبت کردن در حال حاضر برای من مناسب نیست.
6. مکان:
مثال انگلیسی: The restaurant is conveniently located near the city center.
ترجمه فارسی: رستوران به راحتی در نزدیکی مرکز شهر واقع شده است.
7. قیمت:
مثال انگلیسی: This product is conveniently priced for everyone.
ترجمه فارسی: این محصول با قیمتی مناسب برای همه عرضه شده است.
8. دسترسی:
مثال انگلیسی: The library has convenient hours of operation.
ترجمه فارسی: کتابخانه ساعات کار مناسبی دارد.
9. استفاده:
مثال انگلیسی: This software is convenient to use and easy to learn.
ترجمه فارسی: استفاده از این نرمافزار آسان و یادگیری آن ساده است.
10. رابط کاربری:
مثال انگلیسی: The website has a convenient and user-friendly interface.
ترجمه فارسی: وب سایت رابط کاربری آسان و مناسب دارد.
BY کوییزهای لغت ۴۰۰۰ لغت ضروری، Word Skills و Vocabulary in Use
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/vocab7ir/537